"My Love "N
عشقم*عاشق*خودمه‏!‏
فرقی نمی کند دیگر ... ( <-PostCategory-> )
فرقی نمی کند
عاشق باشی یا نباشی
روزی در اوج بودی
عاشقانه هایت دنیا را بر میداشت
در هیاهوی شلوغی خیابان ها
معشوقت محکم تر از خدا هوایت را داشت
راستش دیدنش هرچند کوتاه امیدی بر نا امیدی هایت بود
زندگی مانند ضربان قلب است
پایین و بالا
همان گونه که بر اوج بودی و عرش
روزی خواهی بود در فرش
مهم اینست اشتباه کردی
نباید بیش از حد دل میدادی
انسان است دیگر
ظرفیت دارد
بیش از اندازه محبت کنی خودش را گم می کند
تو می مانی و تنهایی و احساس برد برای او
راستش تنهاییت را کم ارزش ندان
زیرا این تنهایی حاصل تجریه است
و تجربه حاصل این است دیگر دل ندهی
و آن اشتباه را تکرار ...

 


+ نوشته شده در 3 ارديبهشت 1394برچسب:,ساعت 4:27 توسط ماهان بونصری |

مطالب پيشين
, ساعت 4:27" > فرقی نمی کند دیگر ...


ღ ღ ღ عشق ღ ღ ღ ( <-PostCategory-> )
http://mj12.persianfun.info/img/92/12/Eham-

Bakhsh19/35.jpg


+ نوشته شده در 3 ارديبهشت 1394برچسب:,ساعت 4:27 توسط ماهان بونصری |

مطالب پيشين
, ساعت 4:27" > ღ ღ ღ عشق ღ ღ ღ


Robert William ( <-PostCategory-> )

Use to be so easy
Fall in love again
But I found that the heartache
It's a roll that leeds to pain
I found that love is more than just a game
Play and to win
but you loose just the same

 


+ نوشته شده در 3 ارديبهشت 1394برچسب:,ساعت 4:27 توسط ماهان بونصری |

مطالب پيشين
, ساعت 4:27" > Robert William


خيلي وقته جز "بيخيال" حرفه ديگه اي برام نمونده... بيخياله همه چيز.. ( <-PostCategory-> )

+ نوشته شده در 3 ارديبهشت 1394برچسب:,ساعت 3:47 توسط ماهان بونصری |

مطالب پيشين
, ساعت 3:47" > خيلي وقته جز "بيخيال" حرفه ديگه اي برام نمونده... بيخياله همه چيز..



از لبخندت براي تغيير دنيا استفاده كن
مگذار دنيا لبخندت را تغيير دهد



+ نوشته شده در 3 ارديبهشت 1394برچسب:,ساعت 3:47 توسط ماهان بونصری |

مطالب پيشين
, ساعت 3:47" >


وضعیت خوبی ندارم مرا ببخش! دستم از اشیا رَد می‌شود رَد می‌شود از تلفن فراموشت نکرده‌ام فقط کمی... ک ( <-PostCategory-> )

+ نوشته شده در 3 ارديبهشت 1394برچسب:,ساعت 3:47 توسط ماهان بونصری |

مطالب پيشين
, ساعت 3:47" > وضعیت خوبی ندارم مرا ببخش! دستم از اشیا رَد می‌شود رَد می‌شود از تلفن فراموشت نکرده‌ام فقط کمی... ک


سرمیزشام وقتی یادش افتادم یهوبغض کردمو اشک توی چشمام جمع شد.... همه نگام کردن...نمیدونستم چی بگم؟! ( <-PostCategory-> )


+ نوشته شده در 3 ارديبهشت 1394برچسب:,ساعت 3:47 توسط ماهان بونصری |

مطالب پيشين
, ساعت 3:47" > سرمیزشام وقتی یادش افتادم یهوبغض کردمو اشک توی چشمام جمع شد.... همه نگام کردن...نمیدونستم چی بگم؟!


صفحه قبل 1 1 2 3 4 5 ... 9 صفحه بعد